۲ نکته درباره رد کلیات بودجه ۱۴۰۰

یادداشت دکترهادی قوامی درباره رد کلیات بودجه ۱۴۰۰:

۱- آیین نامه باید شفاف تر شود در مواردی دیگر هم آیین نامه مسکوت است. در هر صورت وقتی تلفیق کلیات را تصویب و جزئیات را بررسی و به صحن فرستاد در صورت رد کلیات دوباره به کمیسیون بر می گردد؛ یا اگر کمیسیون تلفیق کلیات را رد و صحن علنی گزارش تلفیق را رد کرد باز هم به تلفیق بر می گردد؛ و لی اگر هم تلفیق کلیات لایحه و هم صحن گزارش تلفیق را مبنی بر رد کلیات تایید کرد به دولت برمیگردد تا اصلاح کنند؛
۲- و اما مهمتر چه گزارش کمیسیون که در صحن رد شود و چه به دولت باز گردد اصلاح مهم واقعی است:
الان بر اساس به اصطلاح شفاف سازی تلفیق چه لایحه ۱۲۱۰ همت رقم بودجه عمومی است که اگر تبصره ۱۴ ( ۲۶۷همت)هم به سرجمع اضافه شود ۱۴۷۷ (همت) می شود؛ برای تامین ۱۴۷۷ همت هزینه درآمد پایدار ( مالیات و سایر درآمد های دولت از فروش کالاها و خدمات و …) کمتر از ۷۰۰ همت است؛ لذا کسری بودجه عملیاتی حدود ۷۷۷ همت است و این کسری یعنی استقراض مستقیم و غیر مستقیم از بانک مرکزی بلایی که سال ها ۴۲ سال وجود داشته و باعث افزایش نقدینگی ( از ۲۶۰ میلیارد تومان سال ۱۳۵۷ تا ۳۲۰۰ همت ( هزار میلیارد تومان) دی ماه ۱۳۹۹ ۱۲۸ هزار برابر و تورم و کوتاه مدت شدن نگاه ها و تغییر نسبت هزینه جاری و عمرانی از ۶۰ درصد؛ ۴۰ درصد به ۸۸ درصد جاری و ۱۲ درصد عمرانی( البته همین عمرانی هم حداقل ۲۰ درصد جاری است زیرا از محل اعتبارات عمرانی حقوق نیرو های طرحی که در هر استان بکار گرفتند را پرداخت می کنند (شاید بیش از ۵۰ هزار نفر و یا طرح هایی که قطره چکانی فقط برای روشن نگه داشتن کارگاه اعتبار آن پرداخت می شود و …)؛ حال سوال این است که وقتی ۱۴۷۷ همت هزینه ( جاری ۸۸ درصد و عمرانی ۱۲ درصد )وجود دارد آیا با اصلاح ساختار می توان الف-هزینه ها را ۱۰ درصد کاهش داد؟
متاسفانه تاریخ نشان می دهد هرگز و تلفیق ها هم بخشی ولو ۵ درصد اضافه کردند از جمله این تلفیق؛
وقتی نتوان هزینه ها کاهش داد ؛
ب- افزایش درآمد راهکار دیگر است
ولی کدام درآمد
درآمد = قیمت * مقدار
آیا از طریق افزایش قیمت درآمد افزایش یابد
۱-مثلا افزایش قیمت دلار از ۱۱۵۰۰ به ۱۷۵۰۰؛ یا ۲۳۵۰۰
۲- افزایش نرخ تسعیر گمرک به ۱۷۵۰۰ با نرخ بازار ۲۳۵۰۰؛
۳- یا افزایش نرخ خدمات دولت مخابرات؛ برق؛ گاز و …؛
۴-… مثل مالیات بر عایدی سرمایه( که در حقیقت مالیاتی است برای نگرفتن زیرا هدف این است که سرمایه به بخش های دلالی نرود؛ نه اینکه طرف سرمایه ببرد ارز، سکه ؛ مسکن دلالی وماشین و بخرد ۲۰۰ درصد سود کند ۵۰ درصد مالیات بگیرند بازهم ۱۵۰ درصد فرد سود برده لذا درآمد تلقی کردن
۴-… مثل مالیات بر عایدی سرمایه( که در حقیقت مالیاتی است برای نگرفتن زیرا هدف این است که سرمایه به بخش های دلالی نرود؛ نه اینکه طرف سرمایه ببرد ارز، سکه ؛ مسکن دلالی وماشین و بخرد ۲۰۰ درصد سود کند ۵۰ درصد مالیات بگیرند بازهم ۱۵۰ درصد فرد سود برده لذا درآمد تلقی کردن مالیات عایدی سرمایه خطاست)؛
**راه واقعی افزایش درآمد از طریق مقدار است چه کیفیت و چه کمیت
مثلا اگر فضای کسب کار بهبود یابد و سود شرکت از طریق افزایش کیفیت و کمیت نه قیمت از ۱۰۰ میلیارد تومان بشود ۲۰۰ میلیارد تومان سهم مالیات دولت از سود بنگاه ۲۵ درصد از ۲۵ میلیارد تومان به ۵۰ میلیارد تومان افزایش می یابد؛ اشتغال و تولید بنگاه افزایش و تورم بدلیل افزایش عرضه کاهش می یابد یعنی با افزایش تولید واقعی و تولید صادراتی می توان درآمد واقعی بودجه مثل مالیات هارا افزایش داد که در میان مدت و بلندمدت اتفاق می افتد. و کاری است
* نتیجه همین مسیر (کج دار و مریز)***که هیچکس را نمی کند عزیز ادامه می یابد یا با اصلاح جزیی یا سه دوازدهم.
***: دست به عصا رفتن؛ کنایه از رفتار با احتیاط بخاطر شرایط موجود: تصور کنید یک لیوان آب دستتان است در صورتی که کج است مراقب باشید که نریزد و این عبارت به این معنی است که کاری را با احتیاط انجام دهید: منسوب به خیام: یارب توجمال آن مه مهرانگیز آراسته‌ای به سنبل عنبربیز پس حکم همی کنی که در وی منگر این حکم چنان بود که کج دار و مریز

نوشته های مشابه

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن